نوروز 1400 به پایان رسید، با سریالهایی که میتوان گفت موفق عمل کردند. «گاندو2» که در کمال ناباوری بینندگان به یکباره متوقف شد؛ درباره پایان سریال گاندو، حرف و حدیثهای فراوانی در فضای مجازی منتشر شد. برخی مخاطبان، نیمه کاره ماندن این سریال پرمخاطب و جذاب را نتیجه فشار دولت میدانستند، البته برخی نمایندگان مجلس نیز همین اعتقاد را داشتند تا حدی که معاون پارلمانی رئیسجمهور در واکنش به این اظهارنظرها گفت: «دولت هیچ دخالتی در رابطه با توقف سریال گاندو نداشته است.»
وقتی «گاندو» سر و صداها را در میآورد
البته این واکنشها به «گاندو2» نشان از قوت و مؤثر بودن این سریال هم دارد. سریالی که در تمامی این سالها، جایش در کنداکتورهای رنگارنگ صدا و سیما بسیار خالی بود و اتفاقاً بسیار قدرتمند این جای خالی را پر کرد. از سوژه انتخاب شده در سریال گرفته که هر چند تا حدی نسبت به فصل اول در برخی قسمتها به خصوص در ابتدای سریال ضعیفتر بود، تا کارگردانی خوبی که بدون کش دادن موضوع، فیلم را جلو میبرد، همگی بر جذابیت آن افزود. البته یکی از نقصهای این فصل از سریال را میتوان در برخی دیالوگهای شعارگونه و کاملاً مستقیم آن دانست؛ دیالوگهایی که به نظر هدفش آگاهیبخشی به مخاطب بود، اما در برخی قسمتها آنچنان سطحی بیان میشد که مخاطب را پس میزد. از نقاط قوت گاندوی2 هم میتوان به شخصیتپردازیهای مأموران امنیتی اشاره کرد. «محمد» که وحید رهبانی نقش آن را بازی میکند، آنچنان در دل مخاطب جا باز کرده که میتوان گفت توانسته نماینده بسیار خوبی برای این قشر و حتی فراتر، نماد جوانی متعهد و متدین باشد؛ تا حدی که میتوان گفت این قهرمانپروری میتواند یک الگوسازی مناسب در سریالسازی باشد. همیشه در فیلمها آنچنان شخصیت چنین جوانانی ناپخته بوده که هرگز نمیتوانست برای مخاطب قابل هضم باشد، اما شخصیتپردازی محمد و حتی بقیه همکارانش، ارتباط برادرانهای که با یکدیگر دارند و حتی نوع ارتباط مافوق با نیروهای تحت امرش، آنچنان دلنشین به تصویر کشیده شده که آن را قابل درک و دوست داشتنیتر از هر شخصیت مذهبی و معتقدی کرده که سالها در فیلمهای دیگر دیدهایم. «گاندو2» نه تنها یک تولید بسیار موفق، بلکه یک نیاز برای جامعه است که ای کاش خیلی زودتر چنین کارهایی ساخته میشد تا مسئولان باور میکردند روزی عملکردشان، ضعفها و قوتهایشان نه در سریال که در تاریخ یک مملکت روایت میشود.
«نون خ3» و ادامه زندگی خاص «نورالدین»
«نون خ»؛ سریال موفقی که دیگر حالا عضوی از خانوادههای ایرانی شده است. هر چند برخلاف فصل اول و دوم، فصل سوم سریال از ضعف داستانی منسجم رنج میبرد، اما توانست با خلق لحظاتی ناب، این ضعف را تا حدی بپوشاند، اما قطعاً انسجام و پرهیز از این همه پراکندگی، میتوانست «نون خ3» قدرتمندتری به یادگار بگذارد. یکی از جدیترین ضعفهای «نون خ3» شروع سریال بود؛ شروعی که قطعاً هر چه قویتر باشد، مخاطبان بیشتری را با خود همراه میکند، اما در چند قسمت ابتدایی این سریال آن قدر جمعیت و حاشیههای فراوانی وارد داستان شد و این حاشیهها نیز کش داده شد که تا حدی مخاطب را ناامید کرد. اما پس از چند قسمت، دوباره داستان جان گرفت و آن هم مدیون شخصیت «نورالدین خانزاده» بود؛ به همین دلیل میتوان ادعا کرد بار اصلی و بسیار سنگین این سریال بر عهده شخص سعید آقاخانی است، چهرهای که با بازی بسیار دلنشین و دوستداشتنی، به یک شخصیت ماندگار تبدیل شده است. نورالدین، نماد یک مرد و پدر مهربان ایرانی است، به همین دلیل اینطور قوی میتواند در لحظه لحظه سریال عرض اندام کند. البته باید مراقب بود که در فصول بعدی نیز همین خانواده دوستی و شخصیت برجسته نورالدین ماندگار بماند.
هنرمندان گمنام به جای سلبریتیها
اما یکی دیگر از نقاط قوت «نون خ» را میتوان به بقیه شخصیتها نسبت داد، شخصیتهایی که ایفای نقش آنها نه برعهده سلبریتیها، بلکه بر عهده مردمی از همان خطه بوده که انصافاً هم بسیار خوب از کار درآمد. فضای ساده و صمیمی سریال، خلق لحظههای خاصی که بین شخصیتها رد و بدل میشد و طنز و شیرینی که در ادبیات عامیانه هر یک از بازیگران وجود داشت و جدید و بسیار نو بود، همگی به دلچسب بودن «نون خ» کمک کرد. میتوان با اطمینان گفت، سریال «نون خ» یکی از ماندگارترین سریالهای کمدی سالهای اخیر است که توانسته بدون بودجه آنچنانی و دستمزدهای نجومی، جای خالی بسیاری از کمدیهای ماندگار دهه 80 را که اتفاقاً با همکاری رضا عطاران و سعید آقاخانی ساخته شدند، پر کند.